شب یلدا سال92
سلام به همه بچه ها و دوستای خوبم ببخشید که بابا نتونسته وبلاگمو به روز کنه آخه سرش خیلی شلوغه من دو ماهه میرم مهدکودک اینم اولین عکسم که شب یلدا امسال گرفتم ...
نویسنده :
حسین
16:57
کیک تولد دو سالگی رضا جون
رضا سال 91 و92
سال1392 مبارک
پسر عمه رضا هم به دنیا اومد
اینم مهدی خوشکله ،پسر عمه حون که ان شاء اله صحیح و سالم کنار مامان و باباش بزرگ بشه ...
نویسنده :
حسین
0:17
پسرم مریض شد
پسرم مریض شد و مجبور شدیم تو بیمارستان بستریش کنیم واقعاً چه روزای سختی بود مامان الهام که اشکش دراومده بود اینم خاله افسانه که تا فهمید مریض شدی سریع اومد دیدنت چون خیلی دوستت داره، تازه کلی اسباب بازی واست آورد اینم اون سرمی که تو دستت زدند و موقع گریه کردن بابا اکبر رو صدا می زدی و ازش کمک می خواستی بابا حسین هم آخر اشکش دراومد وقتی که برای دفعه دوم بهت سرم زدند چون وقتی از دست راستت نتونستن خون بگیرین سوزن رو دوباره به دست چپت زدند و اونوقت بود که به خودت لرزیدی و اشک بابا تو درآوردی ...
نویسنده :
حسین
18:35
واکسن 18 ماهگی چقدر چسبید؟؟؟؟؟؟
امروز واکسن شش ماهگی تو زدی کلی هم گریه کردی الانم پاتو نمی تونی تکون بدی ...
نویسنده :
حسین
23:43
تاحالا اینجوری خوابیدی ؟؟؟؟
عاشورای 1391
پسرم امسال با بابا اکبرش رفته هیئت تا واسه امام حسین(ع) عزادارای کنه ..... ...
نویسنده :
حسین
4:35